گندم جونگندم جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

گندم طلائی ما

ماه نگار 95

1400/2/25 8:27
616 بازدید
اشتراک گذاری

عشقدونه سلام

این ماه همش تو قرنطینه بودیم،دوباره آمار کرونا بالا رفته و خدا بهمون رحم کنه

ماه رمضون هم بود که همه ی سحری  ها با ما بیدار شدی و خیلی ذوقشو داشتی،قبل افطار هم کلی کمک می کردی،صبح وظهر و شب هم نماز می خوندی البته همه رو نماز صبح میخوندی،روزهای آخر چون بعد سحری نمی تونستی راحت بخوابی میگفتی مامان بیدارم کن فقط میخوام نماز بخونم

جمعه صبح داریم میریم میدون میوه و تره بار برای خونه خرید کنیم،اینم جنگل کوچولوی پشت خونه مون که پر از گل شده

برات کفش اسکیت سفارش دادیم که کلاس بری،فعلا که همه جا تعطیله،شب اول که رسیده بود انقدرررر ذوق کردی و همش تو پات بود،اوایل اصلا تعادل نداشتی ولی الان راه افتادی

میگی من قهرمان تیم ملی ام😍

شبی که کفشات رسیده بود

قبل از قرنطینه رفته بودیم اردیبهشت،هر دفعه که میریم از چند تا چیز عکس میگیریم برای خرید دفعه ی بعد

عصرونه تو بالکن

اولین سحری

شب قدر

سرگرمی های قرنطینه

برای روز معلم هم پول جمع کردیم و هدیه گرفتیم برای معلم خودتون و معلم ورزش و معلمی که بهتون قبل عید درس میداد چون معلم خودتون کرونا گرفته بود و یه ماه درگیر بود

برای خانم زرجام(معلم خودتون)کارت هدیه و تابلو

برای خانم شرقی(معلمی که یه ماه بهتون درس داد)تابلو

خانم مدیر مهربون

دو تا از بچه های  کلاس خانم شرقی هم بودند،همه شون با فرم مدرسه بودن و فقط تو قرتی بود😉

البته که هم مانتو وهم مقنعه ات برات کوچیک شده

انقدر مدیر و ناظم و معلم ها ذوق کرده بودند برای شما چهار تا،می گفتن انگار مدرسه جون گرفته

یعنی انقدررر دلم سوخت که امسال مدرسه نرفتین،معلمتون بی نهایت مهربون بود و مطمئنم خیلی بهتون خوش میگذشت

موهاتو سشوار کردم که یه مقداری کوتاهش کنم،وقتی شسوار میشه قدشو نشون میده

داریم میریم کلاس نقاشی

یه سری از نقاشی هات

این نقاشی هم برای روز معلم برای پوری جون کشیده بودیو منم براشون یه آویز گلدون بافتم و توش یه گلدون گذاشتم،شبیه همونی که تو دست پوری جون کشیدی

یه روز من رفتم مغازه و تو و بابامرتضی خونه موندین،بعد این وضع خونه بود😂

زندایی بهت چهار برگ یاد داده،یعنی اسیرررریم

من باختم،بدم باختم

هر بعدازظهر برای خودت بساط درست میکردی

رفته بودیم خرید خونه،این خیارو دیدی میگی مامان انگار مامانه بچه شو بغل کرده،ازش عکس بگیرم؟

پسندها (8)

نظرات (6)


25 اردیبهشت 00 9:56
خدا حفظشون کنه😘

25 اردیبهشت 00 9:57
با افتخار فالو شدید ممنون میشوم فالوم کنید😘
👯‍♀️مهنا👯‍♀️
25 اردیبهشت 00 18:14
سلام خاله
گندم نماز و روزه هات قبول باشه❤
خاله گندم خیله نازه😍
من عاشق موهاش هستم
پستتون عالی بودی👌🏻👌🏻
مامان منیژه و بابا مرتضی
پاسخ
ممنونم عزیزم که ما رو دنبال می&zwnjکنی و برامون کامنت میذاری❤️
👯‍♀️مهنا👯‍♀️
26 اردیبهشت 00 10:40
گندم جون مثل من قرتیه😉😉😉 منم عاشق اینجور لباس هام
عمه فروغعمه فروغ
28 اردیبهشت 00 15:31
طاعات و عباداتت قبول گندم جون😘  
mahsamahsa
31 اردیبهشت 00 14:20
عزیزم طاعات و عباداتتون قبول 💙
موهای گندم جون خیلی نازه و ماشالله خیلی هم خوب نقاشی کشیده
خدا حفظش کنه❤️
مامان منیژه و بابا مرتضی
پاسخ
ممنونم عزیزم،خوشحالم ما رو می خوانید🥰