تولد پیش از موعد تو مهد
دختر گلم از زمستون همش میگفتی تو مهد برام تولد بگیر،میگفتم تولد شما خرداده،میگفتی چراااا من خرداد به دنیا اومدم
منم تصمیم گرفتم هفته ی آخر مهد برات تولد بگیرم،تم تولدتم توت فرنگی انتخاب کرده بودی و برای پذیرایی هم ژله و پفیلا درست کردم و مربی تون گفته بود ساندویچ ندم چون اون روز دوتا تولد بود و بچه هام نمیخورن
انقدرررر ذوق میکردی و بهت خوش گذشت که واقعا خوشحال شدم برات تولد گرفتم،مامان آیلین ومامان دینا هم اومده بودن چون ما اینجا تنها بودیم و میشد دوتا مهمون داشته باشیم
دوستی تون همیشگی عشقدونه ها
مدل کیک هم خودم داده بودم و عالی در آورده بود
بچه های کلاس شما و کلاس کوچولوترها
از راست خاله ندا که مربی کوچولوهاست،خاله سمیرا که مربی شماست و خاله مریم که کمک مربی هستن
من یادم رفت عکس با روسری بندازم مجبور شدم یکم خط خطی کنم
انقدر خوشگل با چاقو رقصیدی،من که غش کردم برات
دوستهات هم لطف کردن و برات کادو آوردن،عروسک و آیلین زحمت کشیده،سبد بسکتبال و دینا جون و ماروپله هم خانم مدیر زحمت کشیدن