تولد 5 سالگی فرشته مون
دختر گلم به لطف خدا 5 ساله شدی،اینو بدون که مامان و بابا درهر شرایطی عاشقتن و تمام فکرشون راحتی و آسایش شماست و هر کاری برای شما انجام میدیم با ذوق و عشق فراوونه
تولد امسالتو رفتیم گندمزار،چون اطراف رشت گندم نمیکارن ما برای پیدا کردن گندمزار تا توتکابن رفتیم،وای که چقدررر خوشگل بود تا چشم کار میکرد مزرعه ی گندم بود،باد شدیدی هم میاومد و به سختی تونستیم چند تا عکس بندازیم
5 برعکس دستته
چند تا عکس با کیک گرفتیم و جمعش کردیم و وقتی برگشتیم خونه شمعت و فوت کردی
عاشق تک تک عکسهام
این چهار پایه رو زندایی برام رنگ کرده و من روش گلدون میذارم،انقدر باد زیاد بود چهارپایه رو تکون میداد و می ترسیدی،بابامرتضی از زیر محکم چهارپایه رو گرفته
عاشق این خنده های از ته دلتم جان مادر
قربون گل سرت،اتفاقی پیداش کردم و مخصوص خودته
بقیه ی مراسم تولد تو خونه
چند روز پیش ازت پرسیده بودیم برای تولدت کادو چی می خوای ،گفتی که هر چی خودتون انتخاب کردین و دوست دارم منو غافلگیر کنین(امان از دست بچه های این دوره و زمونه)،من و بابا هم فردای تولدت که رفتی مهد و بابا هم زود اومده بود خونه رفتیم برات کادو گرفتیم،آخه قبلش چند روز تعطیل بود و همش خونه بودی و نمیشد غافلگیرت کرد
اینم کادوی امسالت که حسابی عاشقش شدی،مبارکت باشه عشقدونه