18 اسفند تا 18 تیر
سلام عشقدونه خاطرات 4 ماه رو دارم تو یه پست برات می نویسم و علت این همه تاخیر هم میگم تمام اسفند که تو قرنطینه شدید خونگی بودیم خومون رو با آزمایش وپازل و تمیز کردن خونه وانواع بازی ها سرگرم می کردیم،یه من از استرس فقط میشستم وجای نمونده بود که تمیز نکرده باشیم،خیلی نگران باباجون و مامان جون بودم واصلا قصد نداشتیم برای عید هم بریم اونجا تا اینکه مامان جون مریض شد،حدودا از 20 اسفند با تهوع و سردرد رفت دکتر و احتمال کرونا دادن و گفتن برو خونه استراحت کن،ولی حالش همش بدتر میشد تا اینکه 25 اسفند تو بیمارستان روحانی بستری شد ومن دیگه دلم طاقت نیاوردو 27 ام با هم راه افتادیم رفتیم مامان جون 29 ام مرخص شد با حال عمومی نسبتا خوب وما اونجا م...