ماه نگار 91 ویلدای 99
سلام عشقدونه تو این ماه شب یلدا رو داشتیم که انقدررر از چند روز قبلش ذوق داشتی و میگفتی مامان سفره بچینیم و ما هم سه نفری سفره انداختیم بابامرتضی هم چند سال بود که با انحراف داخلی بینیش درگیر بودو خیلی اذیتش می کرد وبالاخره جراحی کرد،تاریخ جراحیش 9 دی بود که باید ساعت 12 بیمارستان می بودیم و من از قبلش با مامان دینا هماهنگ کرده بودم و ساعت 11 بردمت اونجا وشب اومدم دنبالت بابا بعد جراحی 10 روز خونه موند و منم تا 3 روز مراقبش بودم و بعدش خداروشکر رو به راه شد ومن میرفتم فروشگاه و شما با بابامرتضی خونه می موندی یه برف کوچولو هم داشتیم که از چند روز قبل هواشناسی گوشیمو چک میکردی و منتظرش بودی اینم از سفره یلدامون که کوچولوهه ولی ب...