روزانه های بیست وپنج ماهگی
سلام شاپرکم دختر گلی مامان یک ماه بزرگتر شده و صد البته خانم تر،همچین برامون بلبل زبونی میکنه که دلمون غش میره،میگه سلام عییزم،اوبی؟ دوست داام وقتی بابا مرتضی میره بیرون میگه منم میام (کلا دوست داره همراه همه بره بیرون) به باباش میگه نون بخر،ایش بخر... و یک عالمه دستور دیگه دیشب داشت میوه میخوردتموم که شدگفت بازم مخوام گفتم تموم شد مامانی،به باباش میگه بخر بابا میگه چشم ،دخملی میگه بپوش بخر (بپوش همین الان بروبخر ) یبوستت که دست از سرت بر نداشته و دیگه بردیمت فوق تخصص گوارش کودکان،ایشون هم کلی آزمایش ودارو نوشت ویه عالمه رژیم غذایی،خداروشکر الان راحت شکمت...
نویسنده :
مامان منیژه و بابا مرتضی
15:41