روزانه های سی و سه ماهگی
دختر کوچولوی خونه ی ما سی و سه ماهش هم تموم شد و کم کم داریم میریم سمت3 سالگی،تو این ماه حسابی سرمون شلوغ بود که توپست های قبل برات نوشتم،مهمترین کار این ماه هم قهر کردن شیشه شیرت بود آخه شبانه روز کارت شده بود شیر خوردن مخصوصا وقتی می خواستی بخوابی،دیگه غذا تعطیل فقط شیر ،یه روز صبح که بیدار شدی یه بار بهت شیر دادم،بعد شیشه رو قایم کردم یه ساعت بعد شیر خواستی گفتم شیشه شیر نیست بیا بگردیم پیداش کنیم،خلاصه یکم با هم گشتیم وقتی پیدا نکردیم گفتم فکر کنم قهر کرده رفته،وقتی بابا مرتضی اومدخونه بعش میگی از بس شیر خوردم شیر خوردم شیشه قهر کرد رفت ،بعدش میگی اونو ولش کن بییم ایکی دییه بخریم (بریم یکی دیگه بخریم) بعدازظهر به هر کلکی بو...
نویسنده :
مامان منیژه و بابا مرتضی
9:50