تولدت مبارک فرشته ی صورتی ما
و... دخترکمون دو ساله شد
این دو سال بهترین سالهای زندگی مامان وبابا بود،دو سالی که لحظه به لحظه شاهد بزرگ شدن میوه ی دلمون بودیم،فرشته ای که روز اول حتی میترسیدم بغلش کنم بس که کوچولو ونحیف بود،وحالا این فرشته برامون آواز میخونه و میرقصه و ما گاهی اوقات یادمون میره که دخترکمون همون فرشته کوچولوییه که 18 خرداد 92 ساعت 8:22 دقیقه از جسم مادرش جدا شد و شد یک انسان مستقل که البته حتی نمیتونست گردن بگیره
گاهی اوقات نوزادی گندمی یادمون میره و وقتی ی نی نی میبینیم میگیم وای خدای من شکرت که دخترمون انقدر بزرگ شده
امسال هم به خاطر امتحان مامان نتونستیم بریم کیاکلا برای تولدت عزیزم،قرار بود همینجا دوستامونو دعوت کنیم که اونها هم نبودن بنابراین تولد امسالتم 3 نفره شد،ان شالله سال دیگه برات جبران میکنیم عزیزکم
کادوی تولد گندمی هم یک ماشین شارژی خوجله که هفته ی دیگه میرسه دستمون
حالا بریم سراغ عکسهای تولد
من عاشق این عکسم ،داره تمتم سعیشو میکنه شمعو فوت کنه
انقدر این شمعو خاموش روشن کردیم بالای شمع چاه درست شده
در حال بریدن کیک
مراسم انگشت زدن به کیک البته گندم این مدل کیکو دوست نداره فکر کنم به خاطر خامه اشه
اینم تبریک نی نی وبلاگ عزیز
وپشت صحنه ی تولد،داریم میریم کیک بگیریم
آرزو میکنیم صد سال عمر توام با عزت و سلامتی وسربلندی داشته باشی