اولین روز مهد
دختر گلم امروز 2ام مهر رسما مهد کودکی شدی،صبح بابا مرتضی دیرتر رفت اداره تا با هم شما رو ببریم مهد،اول از زیر قران ردت کردم و از خدا خواستم خودش مواظب امانتی که بهمون داده باشه وقتی گذاشتیمت و برگشتیم و بابا هم رفت یکمی دلم گرفت از تنهایی،الانم که دارم اینارو برات مینویسم منتظرم تا ساعت 12 بشه و بیام دنبالت دلم برات تنگ شده مامانی
31امرفتیم برای مهدت طبق لیستی که بهمون داده بودن خرید کردیم
من اسمتو روی برچسب نوشتم و تو می چسبوندی رو تک تکشون
شب قبل ساعت 10.30 خوابیدی و7 صبح خودت بیدار شدی،این برنامه همیشگی بشه که عالیه
برنامه ی غذایی تون،البته تو فعلا یکشنبه و دوشنبه و سه شنبه میری،برای میوه ها هم باید یه کاری بکنم آخه سیب و موز میوه ی ممنوعه ست برات،به خاطر یبوستت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی