ماه نگار 92
سلام عشقدونه واقعا دیگه از این همه قرنطینه و کرونا و ماسک و تنها بودن کلافه شدی،بازم خداروشکر که مغازه هست واونجا سرمون گرمه و صد هزار بار بیشتر شکر که سالمیم،چندوقته همش میگی چرا ما پیش خانواده هامون نیستیم من دلم براشون تنگ میشه،که البته حق داری،6 ماه بود که نرفته بودیم کیاکلا ومامان جون وباباجون هم به خاطر بسته بودن راه ها 3ماهی بود که نیومده بودن،برای همین یهویی تصمیم گرفتیم بریم ودوتایی با اتوبوس رفتیم و بلیط 12 شب گرفتیم که هم خلوت باشه وهم شما بخوابی،شنبه 20دی راه افتادیم وحدود 8 صبح خونه مامان جون اینا بودیم و حسابی غافلگیرشون کردیم چون بهشون نگفته بودیم،تا جمعه موندیم و جمعه مامان جون وباباجون مارو رسوندن رشت و تا یکشنبه موندن وی...